شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

♥♡♥این وبلاگ مخصوص جوانان است♥♡♥

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

گیتار عشق و نوازندگان گیتار عشق(شهدا)

نواختید گیتار عشق نواختنید گیتار شهادت♥

نواختید ،نواختید و نواختید اما ما نواختن را نیاموختیم♥

نواختید لبیک به ندای "هل من ناصر ینصرنی " ای نوازنده ی برازنده♥

همت و چمران و باکری ای شما نوازندگان شهادت یاد بدهید چگونه بنوازم مثل شما گیتار شهادت را♥

ای نوازنده ی دیگر رهبر سیزده ساله ی قلب ما ای شهید فهمیده ای کاش مثل تو بفهمم♥

فهمیده ها رفتند و هزاران فهمیده امدند این نوای زیبای گیتار شهادت تا هیچگاه از بین نمی رود♥

نوازندگان گیتار شهادت و شهامت رفتند و ما ارث بردیم گیتار شهادت ♥

انان زنده اند هر لحظه اماده اندکه به تو یاد بدهند چه طور بنوازی ♥

اگر یاد گیرم نواختن را نواختن را می نوازم تا گوش گرگ های بی امام کر شود♥


افسانه ی قول خطرناک تر از قول(این افسانه در زندگی ما وجود دارد)

یکی بود یکی نبود

خوش آمدید به دنیای داستان ها بیاییم سفری کنیم به دنیای قصه ها

دختر قصه ی ما رها نام دارد اوتنها اسمش رها نبود از دین و ایمان هم رها بود.

برای تعطیلات عید رهاو خوانواده اش و خاله پانته آ ی رها که دختر کوچولویی به اسم آرمیتا دارد که دوسالش است. باهم رفتند جنگل های شمال .

شب رسیدند به خانه ی مادربزرگ رها. و خوابیدند و ناگهان تختی که رها روی آن خوابیده بود لرزید و قولی یک چشم برای نابود کردنش امد و ناگهان رها از خواب پاشد وچون ان قول

چون همیشه خود را زیبا و جذاب و دلسوز نشان می دادنمی خواست بفهمد که می خواهد رهای قصه ی ما را کم کم نابود کند.ناگهان غیبش زد و رفت پیش پدر و مادرش و گفت :اگر رها بفهمد می کشیمش

وآنان با وحشت رفتند به سمت تخت رها و رها به پدر و مادرش گفت :((چه شده چرا همه جا بهم ریخته.))

دختر خاله اش گفت :((ناگهان ......

مامانش گفت :((آرمیتا هیییس.))

رهاگفت:((خب خاله جان بگذار بگه چی شده.))

خاله اش گفت:((نه هیچی نشده خاله جان بگیر بخواب.))

او گرفت خوابید در خواب فرشته ای را دید و به او گفت :اگر می خواهی بفهمی چه اتفاقی افتاده و چه بلایی به سرت آمده است برو در تنور مادر بزرگ را باز کن و کم کم می فهمی.

رها از خواب پاشد و رفت سر تنور مادر بزرگ

که ناگهان ..........

ادامه دارد....


زینب

زینب زینب زینب♥

مادر غم ها ای بانو ♥

عمه ی سادات زینننننب ♥

اه که ای مسلمانان کجا بودند کجا بودندکجا♥

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود♥

دل بی قرارما بی عشق نسبت به شاه وبی سر و حاکم بی سر و دست می ماند اگر زینب نبود♥

مرا ببخش که جز مدافعینت نشدم♥

در راهت جان ندادم ♥

مرا بخشش مرا ببخش♥

به خدا قسم مادر غم ها عمه ی سادات ♥

پر و بال و قلبم شکسته♥

نمی توانم بیایم سوریه ♥

در راه دفاع از حرمت جان بدهم سر بدهم♥

می دانم قلم شکسته ام نمی تواند ♥

در برابر مقام رفیع تو شعر گوید♥

اما مرا ببخش پروبالم شکشته دستانم بسته♥

نمی توانم بیش از این کاری برایت کنم♥

دستی به پرو بال شکسته بکش تا خوب شود♥

تا به سویت پر بکشم♥

دستان بسته ام را باز کن تا دستانم ازاد شود♥

تا برایت کاری انجام دهم ♥

مثل مدافعین برایت سر و جان دهم♥

به خدا عاشورا نزدیک است اصلا عاشورا امروز است♥

به خودتان بیایید ای مسلمانان اهل کتاب♥

نگذارید باز دوباره اهل بیت تنها شوند اسیر گرگان و شیران شوند♥


فرشته ی کوچک پر شکسته

تو کودکی بودی از تبار آرش و رستم

تو نبودی زورو و سوپرمن خیالی

تو پر نداشتی پرواز نمی کردی

تو نوجوان سی سال پیش بودی

و می خواهم به من که نوجوان امروزی ام

یاد بدهی درس شهادت را

یاد بدهی فدا کاری را

یاد بدهی خوب بودن را

لطفا یاد بده که چه طور به کشورم خدمت کنم

مام میهن به تو لبخند زد

مام میهن قلبش شکست که تو رفتی از این دنیا

تو رفتی و از دنیا رها شدی

نگاهی به ما بیازکه در این دنیای تاریک زندانی شدیدم

دستم را بگیر تا از این زندان رها شوم

تو حق بودی و عراقی ها باطل

حق رفت زیر تانک دشمن

دوست دارم (i love you)

به انگلیسی نوشتم تا آمریکا و انگلیس زبان بدانند

ما نوجوانان ایرانی هنوز شهدا و شهادت را دوست داریم

بدانند که ما از نسل فدارکاری های تویی ایم

تو مبارزجنگ سخت و من مبارز جنگ نرم

تو حماسه آفریدی

من دست هایم بسته است

قدرت ندارم حماسه بیافرینم

تو تنها فامیلی ات فهمیده نبود تو واقعا فهمیده بودی

دستانم را بگیر تا دست در دست تو با جنگ نرم بجنگم

i love you martyr fahmideh


آتش عشق (شهادت)

آتش عشق من فوران شد

نه عشق خیابانی ونه عشق مجازی

عشق من خدا اهل بیت شهدا

شهید فهمیده و محمدی هردو ی انان دوسال از من کوچک تر بودند

ولی سن ان موقع انان خیلی از الان من بزرگ تر هستند

اه که خجالت زده ام

انان قهرمان ملی شدند

و آتش شرمندگی ام . آتش عشق به آنان فوران شد

اگر امروز می خندم خوشم درس می خوانم و در ارامشم و اسیر نیستم

به خاطر جوانمردی آنان است از من خیلی ها بزرگ تر و کوچک تر و حتی هم سن و سال من بودند

انان از پدر برای من عزیز ترند

از پدر بزرگ هم برای من دوست داشتنی ترند

انان از برادر نداشته ام برای من مهربان ترند

اری شهدا از خوانواده ی من عزیز ترند

چون هر چه دارم از انان دارم

عشق من به شهدا از یک کلیپ از شهدا شروع شد

کلیپی که خواستم برای فرار از شعر های نامجاز دیدیم

مدتی بود که نمی دانستم چه کار کنم

شعر های نامجاز امانم را بریده بود

چشم را می شد بست اما گوش را نمی شد بست

هر جا می رفتم اهنگ های نا مجاز

داشتم جذب ان اهنگ ها می شدم

ولی می دانستم دجال است و دشمن مولاست

و سعی می کردم خودم سرگرم این ور واون ور کنم

ولی بی فایده بود

مرا تا حد مرگ عذابم می داد

این بار مادرم نتواست راهنمایی ام کند

به یک دوست بسیار دانا احتیاج داشتم تا مرا راهنمایی کند و دوست دانا شهدا بودند

تا انکه کلیپی از شهدا گرفتم ریختم در موبایلم

و کم کم ان کلیپ برایم جذاب به نظر آمد

و کم کم اتش عشق به شهدا فوران کرد

اگر احساس می کنی دستان دجال می خواهد تو را در خورجین خود بیاندازد

سمت خدا و اهل بیت و شهدا برو

نمازت را خوب بخوان قران مخصوصا سوره ی کهف و قارعه را بخوان

من به خاطر عشقم به خدا و شهدا

با اسم جنگجوی جنگ نرم برخواستم

تا با جنگ نرم بجنگم حتی اگر در این راه کشته شوم

به ارزویم می رسم

عاشورا نزدیک و من امام حسین را انتخاب کردم و نه شمر را

جنگ نرم دجال است دجال

همان کسی که نمی گذارد به سمت امام زمان بروی

اگر در انتظار امامی

پس تو هم پاشو و دست به کار شو با جنگ نرم بجنگ به هر شکل و نحوه ای که توان داری



وصیت نامه ی شهید بهنام محمدی

وصیت نامه شهید بهنام محمدی

بسم الله الرحمن الرحیم

من نمی دانم چه بگویم من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم به ما خیانت می شود .

من می خواهم وصیت کنم هر لحظه در انتظار شهادت هستم

پیام من به پدر و مادر ها این است که بچه های خود را لوس وننر بار نیاورند

از بچه ها میخواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند وبه خدا توکل کنند

پدر و مادر ها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورند

ی داستان واقعی

این داستان که در واقعی رخ داده در کتاب گلپوش خواندم

جوونی رو متهم به قتل دختری بود . دستگیرش کردند و ازش سوال کردند چرا این کار را کردی؟

جواب داد که جوانی مجرده که مثل خیلی ها وارد دانشگاه شد .

در اونجا چشمش به دخترای زیادی می افتاد که با لباس های چسب و بدنما و چهره آرایش کرده توی حیاط دانشگاه قدم می زند و توی کلاس های دانشگاه شرکت می کردن ک رعایت هیچ چیز را نمی کردند و اون هم یک جون مجرد بود و در کتاب نوشته که خودش می گوید با دیدن این دخترا به شدت تحریک می شد و بهش فشار می امد

و به همین دلیل یواش یواش با اون دخترا طرح دوستی را می ریزه و یکی از اونهارا به اسم ازدواج فریب می دهد

دختره هی بهش گیر می داد که باید بااون ازدواج کنه . ولی او نمی خواست باهش ازدواج کنه امروز و فردا می کردتا اینکه روزی کارشان به دعوا کشید و باهش گلاویز شد وقتی به خودش امد دید دختره را خفه کنه


این داستان را خوندید امید وارم که از این داستان نتیجه گرفته باشید که ممکنه بی حجابی خواهران موجب مرگ و چشم ناپاکی برداران موجب قاتل شدن او شود

شما خوردن سم را امتحان نکردید و نمی کنید چون می دانید خوردن سم شمارا می کشد

پس شما بدانید که نباید خیلی کار ها را خودتان امتحان کنید چون خیلی کار ها مثل خوردن سم ادم را نابود می کند اگر در این دنیا نه در ان دنیا و ادم از یک ثانیه بعد خود خبر ندارد و مرگ ادم را خبر نمی کند پس مواظب اعمال خود باشید.

شما ها جای خواهر و برادر من هستید پس حرف های من را دلسوزانه بدانید و از بقیه داستان ها عبرت بگیرید و چون شما ها جای خواهر و برادر من هستید دوست ندارم خدایی نکرده از این بلا ها سرتان بیاید پس شماها که می دانم بسیار عالید کمی فکر کنید که چه کار می کنید کاری ی کنید شما را تباه نکند

فواید حجاب چیست؟

1-حجاب برای زن امنیت می آورد و کسی برای او مزاحمت ایجاد نمی گوید البته به شرطی که در محیط بیرون سنگین و با وقار باشد.خانم های سوسول می گویند دلم پاکه اگه کسی بخواهد برای او مزاحمت ایجاد کند یا به او نگاه کند قبل ازآن می گوید دلت پاکه یا نه

2-حجاب برای زن اعتبار می آورد.شاید او را به خاطر حجاب او مسخره اش کنند ولی به خانم با حجاب بهتر از خانم بی حجاب اعتماد دارند.

3-بی حجابی موجب می شود که وقتی مردی زن های متفاوت و رنگاورنگ را ببیننداز زن از خودش زده شود حتی اگر زنش حوری بهشت باشد و در نتیجه در خانه ها دعوا می شود و موجب طلاق می شود و بچه های انان ممکن است اسیب ببیند

4-دشمن با جنگ و خونریزی نتوانست ما را نابود کند و می خواهند با رواج فساد و اعتیاد مارا نابود کنند چون اگر جنگ شود آدم فاسد و معتاد به جنگ نمی رود و چنیین جامعه به نابودی کشیده می شود.

5-بی حجابی موجب درگیری ذهن مرد ها می شود و در نتیجه خوب نمی توانند کار کنند و آن وقت کشور چه آسیبی می بیند

حجاب برای آقایون هم است اما به شکلی دیگر

اهمیت راهپیایی

راهپیمایی یعنی اینکه ما طرفدار انقلابمان هستیم وانقلابمان را می خواهیم

واگر یک سال مردم به راهپیمایی نروند امریکا به ایران حمله می کند چون نرفتن به راهپیمایی یعنی اینکه ما انقلابمان را نمی خواهیم

چرا ایران به سوریه و کشور های دیگر کمک می کند

سوال برخی ها این است که چرا ایران به سوریه وکشور های دیگر کمک می کند

1زمان جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران سوریه به خاطر ایران با کشور همسایه اش عراق قهر کرد

2رئیس جمهور سوریه می گوید که تنها هدف انان که ما نیستیم تمام کشور های منطقه است پس چرا فقط ایران احساس خطر می کند

3اگر تمام مسلمانان چه شیعه و چه سنی با هم متحد باشند هیچ قدرتی نمی تواند به مسلمانان ظلم کند

4در اسلام می گوید که از ما نیست کسی که صدای مظلومی را بشنود و به او کمک نکند

12